عصر حاکمیت ماشین
سالیانی است درگیر هجومی ناگهانی ، شتاب زده و توان فرسا در شهر های چند میلیونی غوطه ور ، مهجور و با سرگیجگی شدید هویتی به خود وا گذاشته شده ایم. انگار که دیگر کاری از دستمان بر نمی آید. هجومی ناگهانی با نتایج شومش از راه رسیده است. شهرهای بزرگ امروزی با تل انباری از انسان های بی هویت و مغفول مانده زیر چرخ دنده های تکنولوژی له می شوند.
شهرهای پر زرق و برق امروزی که بویی از هویت نبرده اند و بیش از پیش نشأت گرفته از فرهنگی بیگانه می باشند، هویت انسانی را مخدوش کرده است. شهرهایی که پر شده از آهن آلات و سیمان های خشن از بزرگرراه ها ، تونل ها ، تقاطع های غیر همسطح و چند سطحه که بیشتر در خدمت به ماشین خود نمایی می کنند تا خدمت به انسان ها.
وضعیت نابسامان و بی بند و بار شهر های امروزی با تقلید های کورکورانه و ناهمگون هویت انسانی را دست خوش تغییر داده است. انسان معاصر، پس رفت را در پس رشد تکنولوژی و مظاهر مادی آن پنهان ساخت و روابط عاطفی ، روحی و معنوی را در میان چرخ های ماشینیزم نابود نمود. انسان های عصر مدرنیسم با حضور در دوره پر رنگ و لعاب تکنولوژی های نوین خویشتن را خوشبخت ترین انسان ادوار تاریخ پنداشت. او دیگر چه می خواست؟ در صورتی که این مستی عقل گرایی روزی کمبودها را به چشمش آورد که دیگر دیر شده بود. روابط فرا مادی ، انسانی و احساس کمبودی آزار دهنده، روح و جسم او را آزار می دهد.
متأسفانه ماشین به عنوان محور اصلی توسعه شهرهای معاصر ، حرمت انسانی را به شدت خدشه دار کرده است و به تبع آن مد، مصرف و سوداگرایی که در شاخص های طرح ها و برنامه ها به نوعی خودنمایی نموده و ساختار شهر ها را شکل می دهد. الگو برداری کارت پستالی و بدون تفکر از معماری و شهرسازی غرب که نتیجه دگرگونیهای فکری و جهان بینی انسان عصر مدرن می باشد عوارض و تبعات جبران ناپذیزی در چند قرن اخیر بر پیکره شهرهای معاصر گذاشته است. از خود بیگانگی و بحران هویت به عنوان اصلی ترین عوارض ماشین زدگی به شدت بر انسان امروز تأثیر گذاشته است. از دیگر آثار و امراض توسعه بی حد و مرز ماشینیزم می توان به مکانیکی اندیشیدن انسان که نتیجه و ثمره اینگونه اندیشیدن هایی تأثیر بر خلق آثار انسانی و حتی بر هنرها و بر معماری و شهرسازی است، اشاره نمود.
با بررسی و شناخت تکنولوژی و ماشینیزم صدمات و فواید آندر عصر حاضر به یک نگاه اعتدالی خواهیم رسید. نگاه اعتدالی تشکیل شده از مشاهده نقاط قوت و ضعف و همچنین دوری از نگاه افراط گرایانه (تکنولوژی زدگی) و نگاه تفریطی (تکنولوژی ستیزی) می باشد. راه حلبرون رفت از چنین دیدگاهایی، مدیریت صحیح تکنولوژی می باشد. منظور از مدیریت صحیح آن است که تکنولوژی ابزاری جهت استفاده درست در دست انسان و نه انسان مسخ شده و تحت سیطره تکنولوژی قرار گیرد. شناخت از هویت انسان و برون رفت از آن سرگیجگی هویتی نشأت گرفته از نفوذ ماشینیزم و محدود سازی و کنترل توجه به ماشین و پرداختن به اصل مقیاس انسانی و پیاده محوری نیز راه برون رفت از این سلطه مصنوع می باشد.
- ۹۲/۱۲/۰۸