شهر یار

شهر یاران بود و جای مهربانی این دیار ** مهربانی کی سر آمد شهر یاران را چه شد؟

شهر یار

شهر یاران بود و جای مهربانی این دیار ** مهربانی کی سر آمد شهر یاران را چه شد؟

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهر اسلامی-ایرانی» ثبت شده است

شهر اسلامی-ایرانی

انسان مادی امروز غریب و به دور از هویت اصیل ، سرگردان و عجول به صورت توده هایی انبوه و تو در تو که در شهر های چند میلیونی تل انبار شده است،در عصر حاکمیت ماشین می زید. کلان شهر های خط کشی شده، شطرنجی و به اصطلاح مهندسی که هر چه بیشتر جامعه انسانی را به سمت ماشینی از پیش برنامه ریز ی شده به دور از خلاقیت نوآوری ، حصارشکنی و تازگی سوق می دهد.در زمانه کنونی شهر نه فقط محل سکونت جمعیت بلکه مظهر یک زمین بازی و بستری برای اجرای فلسفه ای است که از وجود انسان تعریف شده است فلسفه ای که قصد بیان آن را نداریم اما هر چه هست جز تعالی و مراتب کامل انسانی نیست. چیزی که در زمان حال ما را بر آن داشت تا به آن نه بگوئیم ، وضعیت نابسامان و بی بند و بار شهر های امروزیست و این شد تا به دنبال آرمان شهر اسلامی و ایرانی بگردیم. دوستی می گفت: شهر اسلامی چیزی نیست که از آسمان افتاده باشد ،شهریست که بر پایه عدالت طراحی شده باشد سخنی که با وجود کلی بودن اصالتی در آن نهان است.


به صورت کلی اگر بخواهیم بگوئیم ، شهری به صفت اسلامی مزین خواهد بود که مولفه هایی چون انسان ، رفتار و کالبد را باهم مورد توجه قرار داده باشد . شهری که با آرامش روحی و امنیت معنوی ، پایبندی به استفاده از معماری اصیل شرقی و رعایت زیبایی های بصری ، محتوابخشی ، برنامه ریزیو سیاستگذاری های مبتنی بر شاخص های ایرانی اسلامی و ... همراه باشد.

مقدمه و لازمه آرمان شهرهای اسلامی و لازمه تحقق مدینه فاضله ، مدیریت صحیح و اسلامی دولت شهرها می باشد. تشکیل دولت شهرهای اسلامی به عنوان یکی از مهمترین ارکان اجرایی در تحقق شهر اسلامی بایستی مد نظر قرار گیرد چرا که شهر توسط کارگزاران آن مدیریت و رشد و تعالی پیدا می کند و هرچه این کارگزاران بر اساس مبانی اسلامی برنامه ریزی و مدیریت کنند شهر ها به سمت اسلامی شدن سوق پیدا می کند. فرهنگ و زندگی مردم تا حد بالایی نشات گرفته از برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های دولت شهرها می باشد و این گواهی است بر اهمیت ادارات و سازمان های ذی ربطی همچون شهرداری ها و شوراهای شهر .

شهر امروزی متاسفانه بی هویت و خالی از نمادها و نشانه های اسلامی است. همان معدود مساجد با معماری اسلامی هم توسط انبوه ساختمان ها و آسمان خراش ها محدود شده است. هویت و ریشه فرهنگی یک جامعه اغلب از شهرهایش که مظهر فرهنگ ملی آنهاست عمیق تر و بیشتر است، اما در عین حال به شهر های خود که می نگریم از این فرهنگ عمیق تقریبا خبری نیست. شهر های بی بند و بار و غفلت زده با سیاستگزاری های غیر اسلامی توسط شهرداری ها و شوراهای به اصطلاح اسلامیاین شهرها از هویت اصیل و اسلامی خویش مورد غفلت قرار داده اند. یک مسئله دیگر نیزکه دچار فراموشی قرار گرفته عدم توجه به هویت های تاریخی و ملی است. شواهد گواهی است بر اینکه کشور های اروپایی در زمینه حفظ نشانه ها و یادگاری های تاریخی خود پیش قدم بوده اند. توجه به این چنین بناها خود در راستای هویت بخشی به شهر های اسلامی می باشد و اما شاید از این مهمتر یا به همین اندازه مورد اهمیت توجه به مسئله فضاهای شهری و تجلی معماری زیبای اسلامی و شرقی است.

یکی از نکات و شاخص های مورد اهمیت آرمان شهرهای اسلامی ، کالبد و چهره آن می باشد. شهر ها به عنوان پوسته و لباس تمدن باید مملو از ظواهر با ارزش تاریخی خود باشد. ظواهر و کالبد بناهای فیزیکی ، سیما و مناظر شهری باید به عنوان زبان و فرهنگ مردم آن شهر عمل کند، به گونه ای که ناظر بیرونی با مشاهده شهر در شفاف و مشخصی از تمدن با ارزش و فرهنگ غنی ساکنین بدست آورد. شهر ایرانی باید بیانگر هویت اصالت و فرهنگ شهروندان خود باشدهمچنین به لحاظ شکل ظاهری ، آرامش و امنیت روانی، پایبندی به معماری اسلامی و ایرانی ، رعایت زیبایی بصری و استحکام فنی ، گسترش نمادهای دینی و اخلاقی ، سهولت در خدمت رسانی ، عدالت محوری ، اهتمام به سلامت محیط زیست و توسعه فضاهای سبز را برای ساکنین خود فراهم آورد.

لازمه ظواهر ، کالبد و جلوه های بصری در شهر های اسلامی داشتن محتوا و برنامه است . در واقع محتواست که روح کلی ساختار ظاهری و عوامل کالبدی و بصری شهر اسلامی را شکل می دهد. روح کلی این برنامه ها باید در مسیر تحقق هرچه بیشتر معنویت اسلامی و در سایه گسترش نمادهای دینی و اخلاقی و مفاهیمی چون عدالت اجتماعی باشد. ساختار ظاهری و سیاستگذاری مدیران و مسئولان شهری باید به گسترش هرچه بیشتر قانون و قانون مداری ، توجه به اقشار مختلف جامعه اعم از زنان و کودکان علی الخصوص معلولان و جانبازان ، توجه به مقوله عدالت و قرار دادن آن در راس امور جاری شهر ها و همچنین توجه به گرایشات عقلانی در مدیریت شهری کمک کند.

فرهنگ ایرانی و نشانه های اسلامی که هم آمیخته با هم می باشند در بخش های شهرسازی ، معماری و زیباسازی شهر های امروزی متاسفانه مورد توجه قرار نگرفته است. زیبا سازی شهر های ماشین محور امروزی ما با همه دودها ، سر و صدا و شلوغی هایش یک امر مهم تلقی می شود. البته این سوء برداشت پیش نیاید که زیباسازی در همه امور شامل تجملات و بریز و به پاش های مصرفانه محسوب می شود بلکه زیباسازی مناظر شهری امروزه یک امر لازم و ضروی و مطلقا شامل تجملات و هدر رفت هزینه ها نمی گردد. همان طور که هوای بد و آلودهدر ذهن و افکار و در نتیجه در رفتارها و اعمال انسان تاثیر می گذارد زیباسازی مناظر شهری نیز در روحیه ، فکر ، اعصاب ، نگاه مردم ساکن شهر و همچنین در عمل آنها تاثیر مثبت می گذارد. جلوگیری از اغتشاشات بصری و توازن ، هماهنگی و زیبایی در سیما و مناظر شهر در زندگی افراد جامعه و برخورد آنها با یکدیگر موثر بوده و افراد یک جامعه را به ترویج فرهنگ نظم ، قانون و قانون مداری و گسترش اخلاق دعوت می کند. زیباسازی همانند سالم سازی مزاج مردم می ماند . چشم نواز ، روح نواز و دل نشین بودن در ساخت سیما و مناظر شهر های اسلامی یک معیار است.

یکی دیگر از شاخص های آرمان شهر اسلامی که توسط دولت شهرهای امروزی به دست فراموشی سپرده شده است مسئله مهم فرهنگی می باشد. شهرداری ها به عنوان سازمان اجرایی در سطح شهرها عمده فعالیت و برنامه های خود را به مسائل عمرانی و شهرسازی پرداخته اند و از توجه به فرهنگ و پرداختن به مسائل فرهنگی در غفلت و خواب سنگینی به سر می برند.ایجاد پارک ها و فضاهای سبز ، فرهنگسراها و مجموعه های فرهنگی از کوچکترین فعالیت ها و اقدامات در راستای اهداف فرهنگی و وظایف شهرداری ها می باشد. وظایف فرهنگی دولت شهر های اسلامی در فرهنگسراو ساخت و سازها تعریف نمی شود بلکه شکاف های شدید طبقاتی و مسئله فقر که ثمره و نتیجه آن حضور متکدیان کودک و نوجوان و کارتون خوابها در سطح شهر هااست. تنها یکی از مهمترین وظایف فرهنگی سازمان های ذی ربط رسیدگی به این گونه مصادیق می باشد که متاسفانه جایگزین مسائلی همچون پل سازی ، تونل سازی و ساخت برج ها و مجتمع های تجاری شده است.

  • بچه های مسجد